دون ژوان های بازار ملک و مسکن

 

اکثریت افراد با واژه دون ژوان و معنای آن آشنایی دارند،

اما برای معدود افرادی که شاید اصطلاح دون ژوان را تابحال نشنیده و یا بدنبال معنی آن نرفته اند به اختصار می گویم

منظور از دون ژوان گروهی از آقایان هستند که همزمان نسبت به دلربایی از چندین بانو اقدام می کنند.

فعالیت این افراد که از قضا در این امر بسیار مهارت نیز دارند را می توان به نوعی کلاهبرداری احساسی به حساب آورد.

یک دون ژوان هرگز به طعمه هایش دل نمی بندد و علیرغم اظهار وفاداری، حتی لحظه ای هم به وعده وعیدهایش پابند نمی ماند.

این افراد به محض دیدن گزینه ای جدید،

نمایش خود را دوباره از نو آغاز می کنند

و تمام آنچه در چنته دارند ارائه کرده

و با گذشتن از هرگزینه، برای فریب گزینه بعدی باتجربه تر شده و با توشه ای پربارتر ظاهر می شوند.

حال اینکه معنای دون ژوان چه ارتباطی به ملک و بازار املاک دارد، نکته ایست که در ادامه به آن پرداخته شده است.

یک خریدار و یک فروشنده املاک را در نظر بگیرید که یک روز صبح جهت خرید و فروش یک واحد مسکونی اقدام می نمایند.

خریدار به اولین بنگاه مراجعه کرده و درخواست خود را فایل می کند.

مشاور املاک نیز درباره قیمت های پیشنهادی فروشنده ها و منطقه صحبت کرده و اطلاعات می دهد

و در نهایت قرار می شود خانه ای با مشخصات و توان خرید خریدار پیدا کند.

پس از آن فروشنده ی داستان نیز به همان بنگاه مراجعه کرده و خانه اش را جهت فروش به همان مشاور می سپارد.

شرایط و قیمت مورد نظرش را می گوید

مشاور عنوان می کند که اتفاقا یک مشتری خوب برای خانه اش سراغ دارد

پس از صحبت با خریدار به او اطلاع خواهد داد تا جهت بازدید از خانه اقدام نماید.

فروشنده نیز از بنگاه خارج می شود.

مشاور املاک خوشحال از اینکه روزی آن روزش رسیده است، شماره ی خریدار را می گیرد تا وی را از فایل تازه ای که با شرایط او سازگار است مطلع نماید.

صدای بوق تلفن در گوش مشاور می پیچد اما خریدار جواب نمی دهد.

این صدای بوق تلفن شاید آشناترین صدا برای مشاورین املاک باشد.

صدایی که وقتی در گوش شان می پیچد آنها به رویاهایشان فکر می کنند،

به اهداف و آرزوهایشان و شاید هم به بدهکاری هایشان زمانی که مشتری به تلفن جواب نمی دهد و تیر مشاور به سنگ می خورد.

حال خریدار چرا جواب نمی دهد؟

چون در یک بنگاه دیگر در حال صحبت با یک مشاور دیگر است.

مشاوری که فروشنده ی داستان ما روز قبل خانه اش را به او سپرده و مشاور در ذهن خود خوشحال است که خانه ای با همین مشخصات و قیمتی که الان خریدار عنوان می کند، در دست دارد

و می تواند معامله را جوش دهد اما…

فروشنده نیز جواب تلفن خود را نمی دهد. چرا؟

چون در بنگاه دیگری در حال فایل کردن مجدد خانه اش است

و این داستان تا بی نهایت ادامه دارد.

پس از ده روز از تمام بنگاه های محله، تمام مشاوران به خریدار و فروشنده زنگ زده اند

به خاطر اینکه معامله را از آن خود کنند از جیب و قیمت خریدار و فروشنده مایه گذاشته و با هم رقابت کرده اند.

حالا هم، خریدار با اطمینان می گوید که چند خانه ی دیگر با همین مشخصات و قیمت ارزانتر در بازار موجود است

و هم، فروشنده با اطمینان می گوید چندین خریدار دیگر برای خانه اش وجود دارند که با قیمت بالاتری حاضرند معامله کنند.

در حالیکه در بازار تنها یک خریدار و یک فروشنده وجود دارد.

دست آخر خریدار از خرید و فروشنده از فروش خانه منصرف می شوند و ده ها مشاور املاک نیز بدون دریافت ریالی…

ده روز کاری را با امید و انگیزه تلاش کرده اند و انرژی گذاشته اند که از رقبای خود عقب نمانند

در حالیکه هیچ معامله ای صورت نگرفته است.

حال همان خریدار و فروشنده را در جامعه ای دیگر تصور کنیم.

جایی غیر از اینجا

در جوامعی که در اصطلاح به آن جوامع توسعه یافته می گویند.

خریدار از خانه خود خارج شده و به سمت دفتر مشاور همیشگی اش در امور مسکن می رود،

در حالیکه دیروز طی یک تماس تلفنی، برای ساعت 10 صبح روز بعد، یعنی امروز قرار ملاقات گرفته است.

ساعت 10 به دفتر مشاورش می رسد و اعلام می کند که با پولی مشخص، خانه ای با مشخصاتی مشخص می خواهد.

مشاور پیشنهاداتی به او می دهد و قرارداد همکاری جهت خرید یک خانه را امضا می کنند.

خریدار از دفتر مشاورش خارج شده و به سمت محل کارش می رود.

از طرفی فروشنده ی داستان ما نیز برای ساعت 13 همان روز با همان مشاور قرار ملاقات دارد.

قراردادی مشابه میان فروشنده و مشاور به امضا میرسد و ظرف مدت سه روز خریدار از خانه فروشنده بازدید کرده و قرارداد از طرف مشاور برای هر دو طرف ارسال می گردد.

در نهایت خانه به منصفانه ترین قیمت و سریع ترین زمان ممکن معامله شده و مشاور نیز کمیسیون خود دریافت می نماید.

حال بر می گردیم به دون ژوان ها

موجوداتی که آگاهانه برای یک خرید یا فروش ساده به تمام دفاتر املاک سرک می کشند

و با تمام مشاورها جوری صحبت می کنند که گویی تنها همان یک مشاور برای آنها کار می کند

در دل خود به ریش تمامی مشاوران می خندد.

به اهداف و آرزوهای مشاوران جوانی که برای حرفه ای شدن و ماندن در این آشفته بازار چه خون دل ها که نخورده اند.

و …وای بر ما…

چرا که دون ژوان ها فقط در بازار ملک و مسکن نیست که اظهار وجود می کنند.

چنین افرادی در تمامی سطوح زندگی ما،

تمامی اصناف و اقشارمان نفوذ کرده اند و چقدر خود را زرنگ می پندارند.

باشد که زشتی چهره و اعمال دون ژوان ها بر همگان روشن گردد.

آن روز شاید دیگر هیچ مشتری و مراجعه کننده ای به هیچ مشاوری خیانت نکند و به حرف و قراری که با یک جوان معصوم می گذارد، پایبند بماند.

آن روز حتما روزگارمان از امروز زیباتر خواهد بود.

 

نگارنده؛ بزرگمهر کیانی