در روزهای اخیر بازار املاک شاهد آرامشی نسبی است و اوضاع و احوال این بازار بقدری واضح و مبرهن است که نیازی به توصیف آن نیست، و صد البته که سناریوی همیشگی در جریان است. همان الگوی کهن ” راه بنداز، جا بنداز” که در ناخودآگاه جمعی یکایک ما نهادینه شده است. چرا که متصدیان امر و طراحان اصلی سناریوها، شناخت دقیقی از ما دارند و به خوبی به این امر واقفند که موج گرانی و تورم را می توان از اقشار ضعیف جامعه به صورت پلکانی و ملایم آغاز و به مرور به تمامی اقشار جامعه تسری داده و آن سناریو را در بطن جامعه به راه انداخت و افراد را به طمع سود بیشتر با خود همراه کرد. بعنوان مثال هم می توان به تحولات پیش آمده در بازار ارز که از اواخر سال 97 آغاز شده است و هنوز هم ادامه دارد، اشاره کرد.

قطعا اقشار کم درآمد بیشترین صدمات را در این تحولات می بینند، چراکه در اکثر مواقع کمترین میزان دوراندیشی را نسبت به اتفاقات پیش آمده دارند.

جدای از این مسائل، بازار ملک در منطقه 22 مختصات و ویژگی های خاص خود را دارد که همین ویژگی ها این منطقه را از دیگر مناطق تهران متمایز کرده است.

جاذبه های گردشگری و پروژه های لوکس و منحصر بفرد احداث شده و یا در حال ساخت در منطقه 22 و همچنین آینده رو به رشد این منطقه، چنان پتانسیل بالایی از عرضه و تقاضا را ایجاد نموده است که متقاضیان را نه تنها از سایر مناطق تهران، بلکه از کلیه نقاط ایران به این منطقه روانه کرده است.

با نگاهی کلی تر باید اذعان داشت که سرمایه گذاری در بخش املاک جدای از سرمایه گذاری در سایر بخش هاست، به ویژه اگر این امر درباره منطقه ای خاص چون منطقه 22 باشد. چراکه این منطقه همچون جزیره ای مجزاست که دارای شیوه متفاوتی از سرمایه گذاری می باشد، بنحوی که خود تعریف کننده سود و زیانش است.

در نتیجه بدون شک برد با آنهاییست که از آرامش فعلی موجود در بخش املاک بهره برده و قبل از آغاز موج بعدی و بدور از استرس،  تمامی گزینه ها را بررسی کرده و خرید شان را انجام می دهند. در چنین صورتی، این افراد سوار بر موج بعدی خواهند بود که گرچه ممکن است سودی برایشان نداشته باشد اما حداقل، ارزش پول و سرمایه شان حفظ خواهد شد. در مقابل، افرادی که به امید ارزانتر شدن دست نگه داشته و خریدی ندارند، چند برابر از ارزش پول خود را از دست خواهند داد.

از منظر نگارنده، در بازار املاک ایران، همانند سایر حوزه های اقتصادی، اتفاقاتی در شرف وقوع است که به نوعی خرق عادت محسوب می شود. بطور مثال؛ این عقیده ی عمومی که “ملک هیچ وقت پایین نمی آید” را می بایست از نو تعریف کرد. چرا که دیگر قیمت یک ملک با ارزش آن ملک یکسان نبوده و هر کدام به عنوان مقوله ای جداگانه مد نظر قرار داده می شوند.

قیمت یک ملک براساس فاکتورهایی که در هر بازه زمانی و توسط مافیای مخصوص به آن ایجاد می شود، پیوسته در حال افزایش است و به قول کارشناسانی که روی گفتن بسیاری از حقایق علمی را ندارند، رکود تورمی نام گرفته و مشخص نیست این داستان هزار و یک شب پایانی دارد یا خیر!

مبحث ارزش املاک اما کاملا متفاوت است. شاید یک ملک ارزشی بیش از قیمتی که روی آن گذاشته اند -البته در موارد نادر- داشته باشد. گرچه در حال حاضر ارزش املاک زیر سایه ی قیمت های حبابی رنگ باخته اند و اگر بخواهم کلام را کوتاه کنم… همیشه و در تمامی ادوار و در تمامی جوامع، بازارهایی از این دست، که امروزه شاهد آن هستیم… بهشتی هستند برای واسطه ها. سود جویانی که بدون آنکه ردی از خود بجای گذارند، مشغول خرید و فروش هستند.

شاید روزی مقاله ای دیگر نوشتم. روزی که بتوان حداقل کمی شیرین تر و امیدوارانه تر از اوضاع اقتصاد و ملک سخن گفت. روزی که حباب ها از بین رفته و قیمت و ارزش ملک با هم در یک جایگاه قرار گرفته باشند. روزی که بی تردید روزی همچون امروز نباشد!

نگارنده؛ بزرگمهر کیانی